امشب اینجا چقدر دلم گرفته می شود/دستهایی که مرا کول گرفته اند/از سربالایی قله تا کنار رود/میروی و سرازیر می شوی و هی/تاکجا چنین/جنین ده روزه مرا/کول گرفته ای/با عصای سحر آمیز موسی ی شبان/مار می شوی و نیش می زنی تنم/که زیر بار مردگان ده/خم نمی شوی و من تو را /کوچ می کنم تو را در آن کوره راه شب نما/من کیم،کیم که با تو زابراه شب شوم/ارتش سیاه/وای کوچه های تنگ/هنگ موتور سوار/من چگونه شعر/میبافم از بتون/سنگ و صبر بی قرار/آتش/مرگ افتاده روی خاک/بدو بدو/یک شبی چنین/خسته از تمام روزگار/می روم و می شوم /تمام.
در مورد تهران قرار شد که حرف بزنیم .
به نظر من تهران جایی برای زندگی نیست و اگر کسی مال و منالی داشته باشه بهتره که کوچ کنه .
البته روزای اول که وارد شده بودم فکر می کردم که حالا یه مشت دزد و بی سرو پا اینجا مسکن گزیده اند ولی بعد حرکتهای دیدم که شاید مدتها بود ندیده بودم حتی تو شهر خودمون یا اصفهان .که پی بردم نه اینجا هم مردمی پیدا میشن که آدمن و بویی از انسانیت بردن و یه چیزایی حالیشونه ولی خدایی مردم خوب همه جا پیدا میشن و همینجور مردم بد .
دنبال کار میگردم و به هر دری می زنم که یه جایی صبهها مشغول بشم و هر باری روزنامه همشهری و یا ... می خرم و چند جایی زنگ می زنم ولی اینطور که بوش می یاد اینایی که اطلاعیه میدن یا برا تبلیغه و کسی رو نمی خوان و یا این که می خوان آرشیوی درست کنن از آدمایی که بیکارن و به اونا زنگ می زنن .
من که دیگه نا امید شدم جاییم زنگ نمی زنم .حالا اگه یکی دنبال یه آدم درستی می گرده ما هستیم .اطلاع بده خدمت می رسیم (ولی خدایی خیلی خوبم خودم که خودم رو قبول دارم چون دروغ نمی گم )
بالاخره بعد از یه قرن به روز شدم.
یه یک ماهی رو ستاد هاشمی بودم.هرچی می خواید فکر کنید.چه خوب و چه بد گذشت.حالام در خدمت شمام.
روزها که می خندی
شبها هم
هیچ فکر کردی که چرا؟
نه!!
دنیا به روی هیچکس نمی خندد
هیچگاه.!!!
دوستان از این که دیر آبدیت کردم می بخشید بیاین اینجا به کمکنون احتیاج دارم
semirom1.blogfa.com
عزیزان از این که مدتی است به روز نکردم ببخشید یه جای دیگه و در semirom1.blogfa .com در مورد سمیرم می نویسم می توانید یار و همراهم باشید و در این مورد نیز مثل قبل کمک کنید . ممنون
این روزها نمی دونم چی بگم هر بار اومدم و خواستم به روز بشم ولی نتونستم چیزی بنویسم اصلا افکارم یه جوری شده نمی دونم چی بگم و چی بنویسم این تعتیلات هم که اصلا خوب نبود نه تونستم جایی برم و نه کار مفیدی انجام دادم همش تنبلی و بی کاری وخواب ولی خوب یه تصمیمایی گرفتم اگه بتونم ÷یادش کنم خیلی سخته ولی خوب تلاشم رو می کنم .یکیش طراحی صفهات وبه که می خوام دنبالش کنم و از دوستانی هم که سایت ویا وبلاگی در این مورد سراغ دارن راهنمایی و کمک می خوام و یا اگه خودشون می تونن کمک کنن تا تو این زمینه راه بیفتم ممنون می شم و دیگه این که به دنبال راه اندازی آموزشگاه کامپیوتر هستم که این یکی خیلی سخته و امید دارم ولی خوب بازم تلاش می کنم و دیگه این که حساب کتابم رو باید درست وارد کنم که دیگه امسال با مشکل بر نخورم و یکی دیگه ساخت خونست که با اونم و پولش مشکل دارم ولی خوب یه کاریش می کنم. می شه چکار کرد .همش تلاش و آخرشم به جایی نرسیدن .چرا چون دست تنهایی و کمک نداری و پارتی وپول که از همش مهم تره.خوب تا بعد.
سال نو مبارک
قبل ارهمه سال نو رو به همه دوستان تبریک میگم و امیدوارم سال خوبی برای شما و همه ی ایرانی ها باشه
29 اسفند تولد منه و این شعر رو هم برا تولدم گفتم
ترانه های ساکتِ
غروب یک مرد
خوانده می شود
مرد خود را در کوچه پس کوچه های
ترانه هایش گم می کرد
چه زود فراموش می شوند
روزهای تنهایی و غربت
عشق،پوچی، کودکی و مرگ
با عبور ترانه های ذهن
در روز تولدت
تو را به یادم می آورد
ای کوچه های بی ترانه امید
چه زود زود تمام می شوید
ترانه های ساکت
تولدت مبارک
ار همه دوستان معذرت می خوام که نتونستم به قولم عمل کنم به خصوص سانی عزیز
تا سال آینده خدا نگهدار