سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کامپیوتر داغ
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بیاین اینجا

دوستان از این که دیر آبدیت کردم می بخشید بیاین اینجا به کمکنون احتیاج دارم

semirom1.blogfa.com



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( شنبه 84/2/3 :: ساعت 9:15 عصر )
»» آبشار سمیرم و طبیعت سبز برای کمک بیایید!!!

عزیزان از این که مدتی است به روز نکردم ببخشید یه جای دیگه و در semirom1.blogfa .com  در مورد سمیرم می نویسم می توانید یار و همراهم باشید و در این مورد نیز مثل قبل کمک کنید . ممنون



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( شنبه 84/2/3 :: ساعت 8:49 عصر )
»» بعد از عید

این روزها نمی دونم چی بگم هر بار اومدم و خواستم به روز بشم ولی نتونستم چیزی بنویسم اصلا افکارم یه جوری شده نمی دونم چی بگم و چی بنویسم این تعتیلات هم که اصلا خوب نبود نه تونستم جایی برم و نه کار مفیدی انجام دادم همش تنبلی و بی کاری وخواب ولی خوب یه تصمیمایی گرفتم اگه بتونم ÷یادش کنم خیلی سخته ولی خوب تلاشم رو می کنم .یکیش طراحی صفهات وبه که می خوام دنبالش کنم و از دوستانی هم که سایت ویا وبلاگی در این مورد سراغ دارن راهنمایی و کمک می خوام و یا اگه خودشون می تونن کمک کنن تا تو این زمینه راه بیفتم ممنون می شم و دیگه این که به دنبال راه اندازی آموزشگاه کامپیوتر هستم که این یکی خیلی سخته و امید دارم ولی خوب بازم تلاش می کنم و دیگه این که حساب کتابم رو باید درست وارد کنم که دیگه امسال با مشکل بر نخورم و یکی دیگه ساخت خونست که با اونم و پولش مشکل دارم ولی خوب یه کاریش می کنم. می شه چکار کرد .همش تلاش و آخرشم به جایی نرسیدن .چرا چون دست تنهایی و کمک نداری و پارتی وپول که از همش مهم تره.خوب تا بعد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( پنج شنبه 84/1/11 :: ساعت 2:39 عصر )
»» من اومدم دوباره

ببخشید این مسایل ممکنه برا همه پیش بیاد که هیچ دست و دلشون به کار نمی ره برا منم یه همچی مشکلی پیش اومده بود درگیری و دلمشغولی من به شعر و راه اندازی انجمن و شب شعری که به منظور معرفی انجمن راه انداختیم تموم وقتمو گرفته بود البته می یومدم سر می زدم کامتا رو هم می خوندم و به وبلاگ دوستان هم که لینکشونو گذاشتم سر می زدم ولی خوب وقت کامنت گذاشتن براشونو نداشتم . دوست خوبم آریو برزن دو بار به روز کرده بودن و یه شعر با مناسبت گذاشته بودن (البته من نپسندیدم ناراحتم نشه آخه هر کی یه نظری داره)جوجه حسابدار عزیز زحمت کشیدن لوگوی مارو گذاشتن و یه مطلب عالی هم داشتن.دوست بسیار بسیار عزیزم سید مهدی موسوی در مورد غزل پست مدرن مطلب گذاشتن و همینطور در مورد ماسبتها و دو قطعه غزل پست مدرن زیبا که خیلی جالبه ملینا هم که لطف داشتن و هم این که سر زدن و همین که مطلب جدید گذاشتن عارف الهام و همینطورفریبا-سعیدو گل عاشق و محمد اما از اردشیر راد مثل این که خبری نیست و همین طور شبنم کهنچی.یادم رفت بگم که یه دوست جدید دارم که اسمش سانیهhttp://sani.blogfa.com  و یه دوست دیگه با مطالب داغ و ساده کامپیوتر که خالی از لطف نیست یه سر بهش بزنینhttp://www.titan.blogfa.com  تایتان رایانه(محمد رضا پاکیزه) .تا یادم نرفته می تونید یه سرم به گفتمان بزنید من اونجا هم بعضی وقتا یه سر میزنم ویه چیزایی می زنم جای خوبیه /www.goftman.com و میشه جواب خیلی از چیزا رو خیلی زود گرفت من تو (قسمت ادبیات و نقد شعر های شما)با نام کسرا 20  مطلب گذاشتم.

راستی آریو منظورتو از این نفهمیدم میشه بگی (ممنون که سرزدی به هر حال اینم یه جورشه.)

اینم یه شعر با مناسبت که هدیه می کنم به آریو برزن و بقیه دوستان و امیدوارم که ضعفهای اونو بگین تا منم یه کمی بهتر بتونم شعر بگم:

امروز هوا نم خورده باران بود

                    عطش نداشت

                              اذان ظهر

                                      باران

                                       تشنگی

                                              نه!!

                                             سر نی؟

                                                    گریه ؟

                                                         نه!!

                                                          سر خون

من خون دیدم

               سراسر خون

                     نه خون نبود من خون ندیدم

            زندگی

                سرخی شقایق

                                دریای زندگی

حتی

       بالاتر از

                 قوزک پای

                             زندگی

**********************************************



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( یکشنبه 83/12/2 :: ساعت 11:58 عصر )
»» خوش آمد به دوستان

ای کاش توپ پلاستیکی ام باز

خانه همسایه مان می افتاد

چیز زیادی از دنیا نمی دانم

همین قدر میدانم

با این بانکی که سر محله مان دارد

و با این پولی که پدرم از فروش سیب زمینی بدست می آورد

و با این جبر وهندسه ای که من بلدم

دو دو تا هر چقدر تا هم که بشود

همسایه مان دخترش را به من نمیدهد

********

(البته من زن و یچه دارم اشتباه نشه)

******

لعنت به سرود خوان هرچه عشق است

بر هر دل شادمان هر چه عشق است

یک خط تاخیر معذرت می خواهم

بعد از تو فلان فلان هر چی عشق است

******

سلام دوستان من اینجا اومدم برا اینکه راحتتره

و میشه با خیال راحتتری نوشت به نظر من اینترنت بهترین راه تبادل اطلاعاته از این راه می شه با بهترین و بدترین آدما روبرو شد .و حرفهایی رو هم که نمی شه زد اینجا به راحتی زد.اما نه خیلیم راحت...؟؟؟!!!!

بگذریم چون ممکنه اینجا هم دوستان جدیدی پیدا کنم بهتر دیدم از خودمم حرف بزنم.

من اینم خوب یا بدش...

جوابیه فقط برای آریو برزن دوستان دیگم بخونن فکر کنم خالی از لطف نباشه در ضمن میتونن منو راهنمایی کنن:

سلام- پس ما هستیم. مثل این که شما هم از اونایی هستی که یه وبلاگ رو برا بار اول کامل می خونن مثل شاید خودم. اما عرضم به خدمت شما که یه مدت جوشکاری ؛ نجاری ؛ نانوایی (خودم نانوایی داشتم 8 سال و 7 سال هم شاطر بودم (کارگرنانوایی)؛ یه مدتم تو کار آکواریوم و ماهی های آکوایومی ؛یه سالم تو کار خیاطی و خیاطی داشتم. یه مدت کار تاتر (تئاتر) و نمایشنامه نویسی و کارگردانی تاتر و بازیگری که خوبم جواب داد و یه مدتم داستان و شعر که هنوزم ادامه داره ؛حالام که در خدمت شما با اطلاعات خیلی خیلی کم خدمات کامپیوتر (داده پردازی نیما ) و اگه خدا بخواد ثبت شرکت با نام (کسرا ) و راه اندازی آموزشگاه آزاد که دومی رو بعید می دونم ؛ دیگه اینکه چرا اینجوری شده رو خودتون حدس بزنید ولی من خودمم درست نمی دونم ولی کار تاتر رو به خاطر نبود مربی و امکانات ترک کردم. خیاطی رو هم همینطور.آکواریوم مشتری نداشت.جوشکاری و نجاری هم مال دوران کودکی و مدرسه بود که تابستونا برا این که بیکار نباشم می رفتم (آخه تو این شهر لجن هیچ امکانات تفریحی و ... نبود و نیست که؛ یه کتابخونه کودک بود که اونم همه کتاباشو حتی اونایی رو که به سن ما نمی خورد خونده بودیم.(یه کتابخونه عمومی هم بود که ما رو راه نمی دادن و وقتی هم بزرگتر شدیم که مراجعه می کردی با تحویلدارای قلچماقش نمی شد رو در رو شد حالام که بعد از سالها اومدن و سیستمشو کامپیوتری کردن ( کار شبکه اش رو هم خودم انجام دادم) بعد از 3 ماه هنوز هم به همان طریق قبلی و دستی کتاب به مردم میدن و زیر بار نمیرن.

خوب شما میگید من باید چکار میکردم که نکردم نانوایی هم که با اون همه کار وقت برا کتاب و شعر وسیاست و ... نمی موند.کامپیوتر رو که شروع کردم بد نبود هم کتاب بود هم شعر و هم سیاست یه مدتم یه وبلاگ سیاسی رو پرشین بلاگ داشتم که کنارش گذاشتم و حالام نمی دونم چی میشه یه جورایی نمی دونم چرا کم میارم از نظر مالی هر چند دقیق هم عمل می کنم بازم کم میارم و بده کار میشم نمی دونم کجای کار اشتباهه هر باری میام که اینم بذارم کنار و برم سر یه کار دیگه ولی خوب دیگه کاری نیست که من نکرده باشم با این که دارم شرکتو ثبت می دم ولی خیلی نا امیدم .شما می گید چکار کنم از یه طرف دیگه یه ثانیه هم سر هیچ کلاس کامپیوتر و آموزشی شرکت نکردم و هیچ مدرک کامپیوتری هم ندارم همه رو از روی اینترنت و کتاب یاد گرفتم ولی خوب بازم اطلاعاتم خیلی خیلی کمه و خیلی چیزایی رو که تو وبلاگا و سایتا می خونم نمی فهمم و همین خیلی کلافم میکنه و نا امید میشم که نه بابا ما دیگه اینو یاد نمی گیریم. هرچی بخوام بگم بازم هست ولی میزارم برا بعد.حالا باید چکار کنم چطور میتونم کارمو پیش ببرم که موفق باشم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( شنبه 83/11/17 :: ساعت 7:30 عصر )
»» تازه وارد

سلام دوستان من تازه به اینجا آمده ام ولی در جاهای دیگر هم نوشته ام و در بلاگفا فعلا می نویسم.nanva.blogfa.com

به من سر بزنید



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیما ( یکشنبه 83/11/11 :: ساعت 8:52 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خودکشی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 84620
» درباره من

کامپیوتر داغ
نیما
دیوانه ای از دیار دیوانه گان خاموش

» آرشیو مطالب
آرشیو ماهانه
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384
تابستان 1384
زمستان 1383

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آریو برزن
جوجه حسابدار
غزل پست مدرن(سید مهدی موسوی)
ملینا
عارف
الهام (فق روشن)
محمد
اردشیر راد
شبنم کهن چی
فریبا
سعید نجفی برزگر
گل عاشق
سانی
تایتان رایانه
نقد شعر
آرش شفاعی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب